جشن ایرانی نوروز امروزه در کشورهای گوناگون به عنوان جشن رسمی برگزار می شود. در بعضی کشورها مانند افغانستان و تاجکستان این روز رسمیت بیشتری دارد و در برخی دیگر کشورها، نوروز با وجود رسمی نبودن هر ساله شمار فراوانی از مردم آن ها اقدام به برگزاری این جشن ایرانی می کنند. همانند سوریه که جشن نوروز نزد کرد های ساکن سوریه از اعتبار و احترام ویژه ای برخوردار است. در این مطلب نگاهی داریم به کشورهای مختلفی که نوروز را گرامی می دارند و آداب و رسوم مردم آنها در این روزهای آغازین سال.
یررمثلث برمودا (Bermuda Triangle) محلی است وهم انگیز که در آن صدها هواپیما و کشتی در هوا و دریا ناپدید شدهاند. بیش از هزار نفر در این منطقه وحشت گم شدهاند، بدون اینکه حتی یک جسد یا قطعه پارهای از یک هواپیما یا کشتی مفقود شده ، به جا مانده باشد.
همه مورچه ها دارای زندگی اجتماعی هستند، و به قوانین شان بسیار احترام می گذارند. مورچه ها از مقرراتی ترین موجودات جهان هستند. در هر دسته از مورچه ها سه گروه وجود دارد.
ملکه، که وظیفه آن تخم گذاری و به دنیا آوردن نوزادان است. دومین دسته مورچه های کارگر هستند که بال ندارند و کار آنها جمع آوری دانه ها و مواد غذایی و حفر لانه و نگهداری تخم ها و نوزادان می باشد. و دسته سوم که تعداد کمی از افراد یک لانه را تشکیل می دهند، مورچه های نر و ماده هستند که دارای چهار بال نازک می باشند.
مورچه ها گروه های مختلفی دارند که در بعضی از گروه ها فقط چند صد مورچه زندگی می کنند و در برخی از دسته ها چند میلیون. با این همه در همه گروه های مورچه ها مسئولیت ها تقسیم شده است و هر مورچه ای وظیفه خودش را انجام می دهد. در جهان مورچه های مختلفی وجود دارد که هر کدام با توجه به محلی که زندگی می کنند غذای مخصوص خودشان را دارند. ما در اینجا بعضی از انواع مورچه ها را برایتان معرفی می کنیم تا ببینید این موجود کوچک چه شگفتی هایی را با خودش دارد.
مورچه خرمن چین
مورچه ای است که از گیاهان اطراف خود دانه می چیند و به لانه خود می برد و از آنها استفاده می کند.
مورچه شیر دوش یا دامدار
یک نوع شته وجود دارد که برگ درختان را می خورد و عسل خوشمزه ای درست می کند که مورچه ها این عسل ها را خیلی دوست دارند. مورچه ها این شته ها را می گیرند و پرورش می دهند و در لانه هایشان برای آنها برگ می آورند و عسل آنها را می دوشند. این کار مورچه ها مثل کار چوپان هاست که از گوسفندهایشان مراقبت می کنند.
مورچه های باغبان
دسته دیگری از مورچه ها باغبانی می کنند، یعنی قارچ های بسیار ریزی را پرورش می دهند و خوراکشان را فقط از آنها تهیه می کنند. برای کشت قارچ ها نیاز به باغچه ای هم دارند که برای این کار، خمیری درست می کنند و قارچهای مورد نظر خود را بر روی آن می کارند.
مورچه های آسیابان
این نوع مورچه ها با کله بزرگ و فک های نیرومندشان دانه ها را آسیاب می کنند.
مورچه های گوشت خوار
در میان مورچگان، از همه هراس انگیزتر مورچه ی لشگری است که در مناطق گرمسیر زندگی می کنند و تنها گوشت می خورند. این مورچگان چون لشکرکشی می کنند، ستونی به پهنای چندین سانتی متر و درازای صدها متر پدید می آورند. در این ستون، مورچه های کارگر پیله ها را حمل می کنند و سربازان در پیش و پس لشکر در حرکتند.
در میان سپاه آنها، مورچه های درشت تری دیده می شوند که افسران سپاه محسوب می شوند. هنگامی که این ستون به حرکت درآید. هیچ چیز جز آب یا آتش قادر نیست از حرکت آنها پیشگیری نماید.
گاهی که آب سیل آسا نباشد، مورچه ها به هم چسبیده، خود را به صورت طنابی درآورده و بر آب رها می کنند و به این ترتیب پلی بر روی آب می سازند، تا سایر مورچه ها از روی آب بگذرند. ولیکن مورچه هایی که خود پل را تشکیل می دهند، در آب غرق می شوند و این نوعی از فداکاری آنها برای هم نوع خویش محسوب می گردد.
مورچه های بافنده
این مورچه ها لانه هایشان را درون حفره ای در بین برگ درختان گرمسیری می سازند. ابتدا دو برگ نزدیک هم را انتخاب کرده و تعدادی از مورچه ها لبه ی یک برگ را گرفته و به پایین فشار می دهند، کمر و پاهای این مورچه ها توسط گروه دیگری از مورچه ها محکم نگاه داشته شده و هنگامی که لبه ی دو برگ به هم نزدیک شد یکی از مورچه های کارگر، لاروی را که در آخرین مراحل تبدیل به شفیره است، انتخاب می کند و با فشار دادن این لارو قطراتی از جنس ابریشم تولید می شود. این مورچه کارگر، لارو را می فشارد و به جلو و عقب می برد و با بخیه های ابریشمی دو برگ را به هم متصل می کند.
آینده نگری در مورچه ها
در گروهی از مورچه ها به نام مورچه های عسل انبار، مورچه های مخصوصی که شکم پر نامیده می شوند از سقف لانه آویزان شده و به وسیله کارگرهایی که از جستجوی غذا برگشته اند با شهد تغذیه می شوند و سرانجام شکم هایشان مثل کیسه های انباشته از شهد می شود، وقتی غذا کم می شود، مورچه های انباشته از شهد قطراتی از مایع شیرین را از معده خود بالا می آوردند تا بقیه ی مورچه ها از آن تغذیه کنند.
راهنما:
مورچه ها با کمک مولکول هایی شیمایی به نام فرمون، موقع راه رفتن بر روی زمین، ردی از خود به جای می گذارند و به این وسیله مورچه های دیگر را به سمت غذا راهنمایی می کنند؛ اما فقط خودشان از کار خود سر در می آورند. به همین خاطر یک مورچه ی معلم (که ماده است) کار هدایت نفر به نفر را به عهده می گیرد. او یک مورچه ی تازه کار که مایل است به خاطر غذا دنبال او بیاید را پیدا می کند و به او آموزش می دهد. این نوآموز موقع راه رفتن، پی در پی می ایستد و با پاهایش به شکم و پاهای مورچه معلم می زند تا به او بفهماند این روند را ادامه بدهد. اگر این کار را انجام ندهد مورچه ی معلم می ایستد. وقتی فاصله ی بین این دو خیلی زیاد می شود، معلم سرعتش را کم و مورچه ی نوآموز سرعتش را زیاد می کند. معلم در واقع با این کار از خودگذشتگی می کند؛ چون در حالت عادی سرعتش چهار برابر این مقدار است. این مورچه جدید آن قدر درسش را خوب یاد می گیرد که می تواند خودش معلم شود و جریان اطلاعات در بین مورچه ها را برقرار نگه دارد. منبع: نشریه باران- ش 171
ازhttp://rasekhoon.net
مصریان باستان، بیش از ۵ هزار سال پیش، برای اندازهگیری و نقشهبرداری زمین و ساختن اهرام با دقت بسیار بالا، از حساب و هندسه استفاده میکردند. علم حساب با اعداد و محاسبه سر و کار دارد. در حساب، چهار عمل اصلی عبارتند از: جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. هندسه علم مطالعه خطها، زاویهها، شکلها، و حجمها است. یونانیهایی چون اقلیدس، حدود ۲۵۰۰ سال قبل، بیشتر قوانین اصلی هندسه (قضایای هندسه) را تعیین کردند. جبر نوعی خلاصهنویسی ریاضیات است که در آن برای نشان دادن کمّیتهای نامعلوم، از علائمی چون x و y استفاده میشود. این علم را نیز دانشمندان ایرانی، حدود ۱۲۰۰ سال قبل توسعه دادند. حساب، هندسه و جبر، پایههای ریاضیات هستند.
ریاضیات نوعی زبان علمی است. مهندسان، فیزیکدانان، و سایر دانشمندان، همگی از ریاضیات در کارهایشان استفاده میکنند. سایر کارشناسان که به مطالعه اعداد، کمّیتها، شکلها و فضا بهشکل محض علاقه دارند، ریاضیات محض (غیرکاربردی) را به کار میگیرند. نظریه اعداد که شامل مطالعه اعداد درست و نحوه عمل آنهاست، شاخهای از ریاضیات محض به شمار میآید. در دنیای جدید، ریاضیات یکی از عناصر کلیدی علوم الکترونیک و رایانه بهشمار میرود.
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهٔ سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد..
ابونصر فارابی:موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است؛ علم موسیقی عملی و علم موسیقی نظری.
ابوعلی سینا: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمهها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود.
بتهوون: موسیقی مظهری است عالیتر از هرعلم و فلسفه ای. موسیقی هنرزبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهٔ انسانی است.
از ویکی پدیا دانش نامه ی آزاد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بسیاری از شهرهای آذربایجان از دیرباز ارمنی نشین بودهاند. وجود یکصد و هشتاد و هفت کلیسا و دیرِ ارمنی در نقاط مختلف آذربایجان، مانند کلیسای تاتووس مقدس در ماکو (سده هفتم میلادی)، استپانوس مقدس در جلفای ارس (سده نهم میلادی)، سورپ سرکیس درخوی (سده دوازدهم میلادی)، موژومبار در نزدیکی تبریز (سده دوازدهم میلادی) نشانههایی از حضور ارمنیان در این منطقه است.
سالها پیش از آنکه شاه عباس بزرگ، ارمنیان را به داخل فلات ایران کوچ دهد، بازرگانان ارمنی از طریق شیراز و بندرعباس با هندوستانداد و ستد داشتند. هایگ عجیمیان، محقق نام آشنای ارمنی، شش دهه پیش در قبرستان ارمنیان شیراز در باباکوهی (کوه)، سنگ مزارهایی از ارمنیان یافت که تاریخ ۱۵۵۰م داشتند. این امر نشان میدهد که حداقل پنجاه سال پیش از مهاجرت اجباری بزرگ ارمنیان بازرگانان ارمنی در شیراز مستقر بوده و کلیسا و خانههایی داشتند.
درسال ۹۹۹ هجری قمری، به موجب پیمان منعقده میان نمایندگان شاه عباس صفوی و سلطان مراد سوم خلیفه عثمانی، تبریز، باختر ایران و ارمنستان، شکی، شروان، گرجستان و قره باغ تحت سیطره دولت عثمانی درآمد. درسال ۱۰۱۳ هجری قمری شاه عباس بخش اعظمی از آذربایجان، ارمنستان و قره باغ را از عثمانیان بازپس گرفت ولی بمحض اطلاع از حرکت سردار عثمانی از شروان بسوی قارص، ساحل جنوبی رودخانه ارس عقب نشینی کرد و دستور داد ارمنیانی که در مسیر حرکت سپاهیان عثمانی اسکان داشتند، خانه و کاشانه خود را رها و به این منطقه کوچانده شوند. طبق فرمان شاه عباس ارمنیان جلفای نخجوان به اصفهان کوچانده و ابتدا در شمسآباد اصفهان سکنی گزیدند و به مرور زمان جلفای اصفهان را بنا نهادند.
البته شایان ذکر است که مسئله کوچ ارمنیان به اصفهان امر سادهای نبود. در حدود سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیان به زور شمشیر سربازان قزلباش خانه و مأوای خود را رها و بسوی کشور ایران به حرکت در آمدند. از آنجائی که هیچ پل و گذرگاه مطمئنی روی رودخانه ارس نبود حدود سیصد هزار تن جان خود را از دست دادند و پنجاه هزار تن از ارمنیان که جان سالم بدر برده بودند به دستور شاه عباس به اصفهان کوچانیده شدند و حتی افرادی بودند که در شهرهای استانهای گیلان و مازندران و یا در شیراز اسکان یافتند.
به علت ناسازگاری اوضاع اقلیمی گیلان با طبیعت ارمنیان تعداد بسیاری از ارمنیان گیلان درگذشتند. ارمنیان مازندران بیشتر در فرحآباد سکونت گزیدند.
ارمنیان ساکن در نواحی روستایی به کشاورزی، دامداری و باغداری و ارمنیان جلفا به داد و ستد اشتغال یافتند. به موجب اعتماد خاصی که شاه عباس به تجار ارمنی داشت آنان را جهت صدور ابریشم که دراختیار خود شاه بود به خدمت گرفت. پس از درگذشت شاه عباس اوضاع ارمنیان دگرگون شد. جانشینان شاه عباس به آزار و اذیت تجار ارمنی پرداختند و مالیاتهای بسیار سنگینی به دارائیهای آنان بستند.
در دوران حکومت نادرشاه هم ارمنیان از شرایط مساعدی بهرهمند نبودند، بعنوان مثال، ناچار بودند سالیانه ۶۰٬۵۰۰ نادری به حکومت غرامت بپردازند و بدین ترتیب بدنبال اعمال ناشایست عمالنادرشاه برخی از ارمنیان به هندوستان، هندوچین و جاوه مهاجرت کردند. در برخی از نواحی ایران، ارمنیان حق نداشتند سواره وارد شهر شوند و فقط میتوانستند به مشاغلی چون زرگری، نجاری، تجارت و تهیه شراب اشتغال یابند.[۱]
در دوران قاجار تحول قابل ملاحظهای در اوضاع ارمنیان ایران حادث شد و به دنبال خدمات ارزنده آنان در دوران مشروطیت، آنان سرانجام حقوق یک شهروند ایرانی که سالها از آن محروم بودند را یافتند.
بقایای موجودات زنده که در لایه های زمین مانده اند سنگواره (فسیل) نامیده می شوند در فرآیندی که میلیونها سال به طول می انجامد سنگواره مانند یک کپی از حیوان یا گیاه مرده شکل می گیرد این فرایند آهسته به این معنی است که سنگواره هاییکه امروزه کشف می شوند از بقایای گونه های بسیار قدیمی تشکیل شده اند که بسیاری از آنها اکنون منقرض شده اند.
عکس سمت چپ متعلق به آرکئوپتریکس است . این پرنده مانند پرندگان امروزی بالهای پوشیده از پر داشت و مانند خزندگان دارای دندانها ٬چنگالها٬دست ها و دم بلند استخوانی بوده است .
سنگواره سمت چپ هم سنگواره آرکئوپتریکس است که در سال 1861 یافت شد.
حیوانات وگیاهان بسیار قدیمی نه تنها توسط فرآیند فسیل شدن در صخره ها بلکه به طرق دیگر نیز حفظ شده اند در بعضی موارد اعضای نرم بدنشان هم چنان به بقای خود ادامه داده اند برای مثال حشرات و عنکبوتها در عنبر حفظ شده اند ماموتهای پشمالو در دره های عمیق یخ زده به نام لایه منجمد دائمی یافت شده اند استخوانهای گربه های دندان شمشیری در حفره های قیر بسیار قدیمی کشف شده اند.
حشرات که حدود 350 میلیون سال پیش ظاهر گشتند اکنون فراوان ترین گروه جانوران روی زمین را تشکیل می دهند آنها از اجداد بدون بال خود تکامل حاصل کردند اما بعدها توانایی قدرت پرواز را کسب نمودند در حدود 130 میلیون سال پیش افزایش چشمگیر در تعداد و نوع حشرات حاصل شد گروههای جدید نظیر زنبور ها،مورچه ها و پروانه ها بر روی گیاهان متعلق به همان دوره رشد و نمو یافتند.
اکنون بزرگترین و متنوعترین گروه حیوانات روی زمین بی مهرگان (حیوانات بدون ستون مهره)هستند آنها همچنین اولین حیواناتی هستند که حدود یک میلیارد سال در دریاها تکامل یافتند تا 600 میلیون سال پیش چتر دریایی پدید آمده و دیگر نرم تنان مانند حلزون 50 میلیون سال بعد بوجود آمدند اولین نرم تنان ساکن زمین بیش از 400 میلیون سال پیش بر روی زمین ظاهر گشتندو باعث ازدیاد حیواناتی نظیر حشرات و عنکبوتها شدند.
این وابستگان عقربهای امروزی و خرچنگهای نعل اسبی بین 250 تا 440 میلیون سال پیش در آبهای شیرین و دریاها یافت شدند عقربهای دریایی از دست و پای پارو مانند خود برای شنای سریع استفاده می کردند گونه های بزرگتر آنها تا 1/2 متر (7 فوت)می رسیدند و با چنگالهای بزرگ خود ماهی شکار می کردند.
عکسهایی که می بینید مربوط به فسیل و گونه های عقرب دریایی و حشرات و نرمتنان است .
نقاشی، نگارگری یا رسم، فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش میکندو اثری خلق میشود. فردی که این فرایند توسط او انجام میگیرد نقاش نام دارد، بهخصوص زمانی که نقاشی حرفهٔ شخص باشد.
نقاشی یکی از رشتههای اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری میباشد. اولین نقاشیهای یافتشده در غارها حاکی از آن است که انسانهای اولیه با کشیدن نقش حیوانات و شکارشان به نوعی خود را آمادهٔ نبرد با آنها میکردهاند.
در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار جزئیات کار موجود است.
قدیمیترین نقاشیها در دنیا که متعلق به حدود ۳۲۰۰۰ هزار سال قبل میباشد، در گروته شاوه فرانسه قرار دارد. این نقاشیها که با استفاده از افرای قرمز و رنگدانه سیاه حکاکی و رنگ شدهاند، تصاویری از اسبها، کرگدنها، شیرها، بوفالوها و ماموتها را نشان میدهند. اینها نمونههایی از نقاشی در غار هستند که در تمام دنیا وجود دارند.
امروزه، بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری مانند مونالیزا نقاشی هستند. در حال حاضر اختلاف نظرهای جزئی در مورد کاملا هنری بودن آثاری که به روشهای غیر سنتی و با روشهای غیر از شیوههای کلاسیک خلق میشوند وجود دارد. از لحاظ مفهومی هنرمندانی که از صدا، نور، آتش بازی، چاپگر جوهرافشان، پیکسلهای صفحه مانیتور و حتی پاستل یا مواد دیگر استفاده میکنند، یا رنگهای آمیخته با زرده تخم مرغ را بکار میبرند، یکسان هستند. در نتیجه به اغلب کارهای هنری، نقاشی گفته میشود.
رباتیک در ایران از سال 2000 میلادی با شرکت دانشجویان در مسابقات شروع به کار کرده است و در سال 2005 میلادی با فعالیت در حیطه دانش آموزی گسترش پیدا کرده است. در ابتدا،طرح رباتهای آموزشی مطرح شده و از آنجا که در چندین کشور معتبر از جمله دانمارک و سوئیس به اجرا رسیده بود،در ایران نیز به همت طراحان و متخصصان پا به عرصه وجود گذاشت.فعالیت بعضی پژوهشسراها در شهرهای بزرگی همچون تبریز،تهران،شیراز و اصفهان که در حوزه رباتیک پیش قدم بودند،فضای رباتیک سنتی را مستحکم کرده بودند.در رباتیک سنتی سلسله آموزشهایی به این صورت داده میشد که در ابتدای این امر آموزش الکترونیک قرار می گرفت و پس از آن به آموزشهای کامپیوتر می پرداختند و آموزش مکانیک در ادامه سلسله آموزشها قرار می گرفت. و دانش آموز بعد از 9 ماه این توانایی را پیدا می کرد که اولین ربات خود را بسازد.با چنین شرایطی و با توجه به تفکری که گفته میشد اگر رباتیک پا به عرصه وجود بگذارد جامعه با مشکل اشتغال مواجه خواهد بود،باید قدردان تلاش و زحمات کسانی بود که همچنان رباتیک سنتی را حفظ کردند وبه تلاش های خود ادامه دادند.با این اوصاف رباتیک نیاز به یک تفکر و اهداف نوین داشت و این تفکر نوین نیاز به ابزارهای نوین هم داشت تا بتواند رباتهای آموزشی را عرضه کند.این رباتهای آموزشی با قابلیت طبقه بندی شدن در حوزه های الکترونیک ،مکانیک و برنامه نویسی کامپیوتر برای گروه های سنی مختلف توانسته است جایگاه خود را پیدا کند و امروزه شاهد آن هستیم که جایگاه رباتیک سنتی با رباتیک نوین عوض شده و رباتیک نوین وارد بستر خانوادگی شده است.
مشتری: چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکاین کت ی چنده؟
فروشنده: وای وای!!
یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ
یه یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟ یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم
معلم:سعید! دو تا حیوان دوزیست نام ببر.
سعید: قورباغه و برادرش.
معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟
دانش آموز جواب داد:نوشته ام!معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!